سیصد و پنج، گردان توپخانه، یکی از گردانهای توپخانه گروه ۲۲ توپخانه.
پیشینه
گردان ۳۰۵ توپخانه در ۱۳۵۰ ش با هویتزرهای ۲۰۳ میلیمتری کششی [هویتزر: جنگافزاری که خصوصیات توپ و خمپارهانداز را باهم دارد و طول لوله آن بین ٢٠ تا ٣٠ برابر کالیبرش است. ھویتزر مرمیھا را با سرعت اولیۀ متوسط و سهم تیرِ بلند و کوتاه پرتاب میکند (نوروزی، ص ۴۶۴)] تشکیل شد و در ۱۳۵۱ ش به گروه ۲۲ توپخانه کازرون اختصاص یافت. این گردان بعداز پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در ۱۳۵۸ ش با تغییر پادگان گروه از شهر کازرون به شهرضا، در پادگان شهرضا مستقر گردید (صفریکیا، ص ۸۳). پساز پیروزی انقلاب اسلامی ایران به علت از بینرفتن تعدادی از توپهای ۲۰۳ میلیمتری کششی در حین عملیات پدافندی شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، به توپ ۱۳۰ میلیمتری کششی روسی تغییر کالیبر داد؛ سپس در ۱۳۶۶ ش، توپهای گردان به توپ ۱۳۰ میلیمتری چینی تغییر یافت. در اوایل ۱۳۷۱ ش مجدد گردان تغییر کالیبر داد و توپهای ۲۰۳ میلیمتری خودکششی به گردان اختصاص یافت (تاریخچه گروه ۲۲، ص ۱۹).
ساختار و سازمان گردان ۳۰۵ توپخانه
گردان ۳۰۵ در ابتدای جنگ تحمیلی، مجهز به هویتزر ۲۰۳ میلیمتری کششی بود؛ سپس به توپ ۱۳۰ میلیمتری تغییر کالیبر داده شد. سازمان گردان، دورانی که به هویتزر ۲۰۳ میلیمتری مجهز بود، از ارکان و آتشبار ارکان و سه آتشبار تیر تشکیلشد. ارکان گردان از فرمانده، جانشین، ستاد گردان و آتشبار ارکان بهمنظور پشتیبانی خدمات رزمی از قسمتهای ارکان آتشبار، نقشهبرداری، دسته مخابرات، بهداشت و درمان، آماد، تعمیر و نگهداری، مهمات، تیمهای غذایی و دسته پدافند هوایی سهند تشکیل گردیده بود؛ همچنین سه آتشبار تیر گردان که در سازمان خود متشکل از ارکان آتشبار، رسد مخابرات، ارکان آتشبار تیر، چهار رسد هویتزر ۲۰۳ میلیمتری کششی، قسمت مهمات و رسد دیدهبان جلو بود (جدول سازمان تجهیزات گردان ۲۰۳ میلیمتری کششی).
سازمان گردان، دورانی که به توپ ۱۳۰ میلیمتری مجهز بود، از ارکان و آتشبار ارکان و سه آتشبار تیر تشکیلشد. ارکان گردان از فرمانده، جانشین، ستاد گردان و آتشبار ارکان از قسمتهای ارکان آتشبار، رسد [رسد: بخشی از دسته که معمولاً از گروه بزرگتر بود و دارای فرمانده نیز هست (نوروزی، ص ۲۴۴). ] نقشهبرداری، رسد دیدهبانی، دسته مخابرات، دسته پشتیبانی و دسته پدافند هوایی سهند تشکیل گردیده بود؛ همچنین سه آتشبار تیر گردان که در سازمان خود متشکل از: ارکان آتشبار، رسد مخابرات، ارکان آتشبار تیر، شش رسد توپ ۱۳۰ میلیمتری کششی و قسمت مهمات بود (جدول سازمان تجهیزات گردان ۱۳۰ میلیمتری کششی).
مأموریتهای واگذاری به گردان ۳۰۵ باتوجهبه سازمان و ساختار آن و همچنین اصول پنجگانۀ سازمان برای رزم توپخانه بهمنظور تأمین آتش توپخانه موردنیاز قرارگاههای عملیاتی، شامل: مأموریت، تقویت [افزایش آتش اضافی برای یگان توپخانه با مأموریت کمک مستقیم] و عمل کلی تقویت [پشتیبانی آتش برای کلیه یگانها در سراسر منطقه عمل نیرو] بود؛ اما به گردان در طول جنگ مأموریتهایی همچون: کمک مستقیم [توپخانه کمک مستقیم به توپخانهای اطلاق میگردد که وظیفه اجرای آتش درخواستی توسط یگان پشتیبان شونده به او محول گردیده است. توپخانه موقعی کمک مستقیم است که فقط یک قسمت از نبرد را پشتیبانی نماید. درخواستهای آتش مستقیماً توسط یگانی است که پشتیبانی میشود.] و عمل کلی [اعمالنفوذ سریع و مستقیم فرمانده لشکر در عملیات بهوسیله تحت کنترل گرفتن مستقیم تعدادی از یگانهای توپخانه صحرایی که توسط قرارگاه توپخانه وی کنترل میشود] نیز واگذار شد ( نجفیراشد، ۱۳۹۷: ۶۱۵-636).
فرماندهان گردان ۳۰۵ توپخانه در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
فرماندهی گردان قبلاز انقلاب، سرگرد توپخانه محمدعلی آزادی از ۱ مهر ۱۳۵۱ تا ۱ مهر ۱۳۵۴، سرگرد توپخانه عزّتاللّه ایزدیار از ۱ مهر ۱۳۵۴ تا ۱ اسفند ۱۳۵۴، سرهنگ ۲ توپخانه جمشید گنجهای از ۱ اسفند ۱۳۵۴ و سرگرد توپخانه مرتضی ... از ۱ اسفند ۱۳۵۴ تا ۱ مهر ۱۳۵۷ بودند (تاریخچه گروه ۲۲، ص ۳۰۷). فرماندهی گردان پساز پیروزی انقلاب اسلامی ایران تا پایان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بهترتیب سرهنگ ۲ توپخانه عوض سرپاسی از ۱۵ اردیبهشت ۱۳۵۸ تا ۱ مرداد ۱۳۶۱، سرگرد توپخانه حسن نجفزاده از ۱ مرداد ۱۳۶۱ تا ۲۸ اسفند ۱۳۶۱، سرگرد توپخانه محمداسماعیل عطرسایی از ۲۸ اسفند ۱۳۶۱ تا ۲۴ فروردین ۱۳۶۴، سرهنگ ۲ توپخانه حسین شهریارپناه از ۲۴ فروردین ۱۳۶۴ تا ۱ اسفند ۱۳۶۶ و سرهنگ ۲ توپخانه رضا عرفان از ۱ اسفند ۱۳۶۶ بودند (فهرست اسامی فرماندهان در زمان جنگ، ساحادم آجا).
گردان ۳۰۵ توپخانه در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
عملیات پدافندی ۳۱ شهریور در منطقه غرب رودخانه کرخه
در منطقه عمومی غرب رودخانه کرخه، پل ثابتی روی رودخانه کرخه در محور اندیمشک -دهلران، در منتهیالیه ارتفاعات لرستان در جنوب غربی اندیمشک احداثشده است. آخرین تپهها که به دشت جنوبی و شرقی تسلط کامل دارند، در دو طرف این پل قرار دارند. فقط از پل ثابت میتوان از رودخانه کرخه عبور کرد. در منطقه عملیات پای پل رودخانه کرخه، شهری وجود ندارد و نزدیکترین شهر، اندیمشک است که تا پل کرخه ۲۵ کیلومتر مسافت دارد. جاده اصلی اندیمشک، عینخوش، دهلران، مهران از پل رودخانه کرخه میگذرد. این جاده مهمترین محور مواصلاتی از اندیمشک، دزفول به دهلران، مهران و ایلام است. وضعیت کلی دشمن در مراحل اولیه عملیات در غرب عینخوش و فکه شامل عناصری از لشکر ۱ مکانیزه و یگانهایی از لشکر ۹ زرهی که در خط مقدم در محور علی غربی- ربوط و حلفائیه- فکه و غرب سمیده گسترش داشتند؛ همچنین یگانهایی از لشکر ۱۰ زرهی در غرب منطقه فکه – سمیده - ربوط مستقر بودند (حسینی، ۱۳۹۲ ش، تیپ ۲ لشکر ۹۲ زرهی در آغاز جنگ تحمیلی، ص ۴۴ تا ۵۰).
پساز شروع جنگ تحمیلی از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، آتشبار دوم گردان بههمراه فرمانده آتشبار با ۴ عراده هویتزر ۲۰۳ میلیمتری از ۳ مهر ۱۳۵۹ به فرماندهی سرگرد عوض سرپاسی، فرماندهی گردان، از طریق راهآهن اصفهان به مقصد جنوب حرکت کرد و در حین مسیر حرکت و توقف در ایستگاه قطار موردتوجه و بدرقه خاص مردم بهخصوص مردم غیور و سلحشور شهرستان درود قرارگرفت. هویتزرهای آتشبار دوم گردان در ایستگاه اندیمشک در نیمهشب ۵ مهر ۱۳۵۹ از قطار پیاده گردید و بلافاصله بهطرف جاده اندیمشک - دهلران حرکت کردند. آتشبار ابتدا در ایستگاه سبزآب و سپس در حوالی تپههای علیگرهزد در جنوب جاده اندیمشک – دهلران و ۱۵ کیلومتری از رودخانه کرخه مستقر شد و به پشتیبانی آتش توپخانه از یگانهای تیپ ۲ لشکر ۹۲ زرهی و همچنین پساز حضور لشکر ۲۱ حمزه(ع) پرداخت. گردان پساز حضور قرارگاه گروه ۵۵ توپخانه اصفهان در منطقه، برابر امریه نزاجا (نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران) زیر امر آن قرارگرفت. در اثر تهاجم سریع دشمن و پشتیبانی آتش توپخانه گردان ۳۰۵ از مدافعین و باتوجهبه اینکه هویتزرهای گردان در نزدیک یگانهای پدافندی قرار داشتند و به علت وزن سنگین و تحرک کم آنها، تعدادی از کارکنان و سه عراده از هویتزرهای خود را از دست داد و فقط توانست یک قبضه هویتزر و سایر وسایل آتشبار را به شرق رودخانه کرخه جابهجا کنند ( نجفیراشد، ۱۳۹۶، ص ۲۲۷). پساز تثبیت ارتش بعث عراق در غرب رودخانه کرخه، نیروهای آتشبار ۲۰۳ میلیمتری آسیب دیدۀ گردان، برای بازسازی به محل استقرار پادگانی گروه ۲۲ توپخانه در شهرضا واقع در استان اصفهان اعزام شدند؛ با تحویل چهار عراده هویتزر ۲۰۳ میلیمتری به لشکر ۲۱ حمزه(ع) و دریافت ۱۲ عراده توپ ۱۳۰ میلیمتری تحویلی از آمادگاه، به منطقه عملیاتی جنوب (ایستگاه سبزآب) وارد شدند و تحت کنترل عملیاتی گروه ۵۵ توپخانه قرارگرفتند (تاریخچه گره ۲۲ توپخانه، ص ۱۹ و نجفیراشد ۱۳۹۶ ش، ص ۲۷۷- 280- 434).
عملیات پدافندی کنار پل کرخه در ۹ آبان ۱۳۵۹
لشکر ۲۱ پیاده بهمنظور تعویض یگانهای تیپ ۲ لشکر ۹۲ در غرب پل نادری، بر مبنای دستور جزءبهجزء شماره ۶ قرارگاه مقدم نزاجا در جنوب، در ۳ آبان ۱۳۵۹ با شماره اعلام وصول ق الف ۱۴، پدافند از منطقه سرپل غرب رودخانه کرخه را از ساعت ۲۱:۰۰ روز ۵ آبان ۱۳۵۹ به عهده گرفت (سالارکیا، پیشتازان غرب کرخه، ص ۱۴۲). فرماندهان عراقی به تصور اینکه صدمات وارده به تیپ ۱ لشکر ۲۱ حمزه(ع) در عملیات ۲۳ مهر ۱۳۵۹، توانایی مقاومت یگانهای لشکر ۲۱ حمزه(ع) را که ۴۸ ساعت قبل در سرپل واقع در غرب رودخانه کرخه مستقرشده بودند به حدی کاهشیافته است که با یک حمله میتوانند سرپل را تصرف کنند و زمینه را برای عبور از پل رودخانه کرخه فراهم آوردند، در ۹ آبان ۱۳۵۹ حدود نیمهشب تهاجم سنگین خود به سرپل لشکر واقع در غرب رودخانه کرخه را آغاز کرد و با پشتیبانی متمرکز، آتش توپخانه را با انبوه آتش به مدت یک ساعت روی منطقه سرپل که اندازه آن سه کیلومتر در عرض و سه کیلومتر در عمق و پشت سر آن رودخانه کرخه با پل فلزی بود اجرا کرد؛ و درحالیکه یگانهای پیاده دشمن در جلو در حال حرکت و در عقب آن یگانهای تانک دشمن از دو طرف یگانهای پیاده دشمن را حمایت میکردند، به نیروهای لشکر ۲۱ حمزه(ع) مستقر در سرپل حمله کردند (جعفری، ص ۲۹ و سلیمانجاه، ص ۲۰۵-206).
اولین عملیات پدافندی لشکر ۲۱ حمزه(ع) در مقابل دشمن به مورد اجرا گذاشته شد. در این عملیات دیدهبان نفوذی گردان ۳۰۵ توپخانه، ستواندوم مرتضی شیخ به تپههای شاوریه در جناح چپ نفوذ کرد و با درخواست آتش از گردان و یگانهای توپخانه دیگر، بیش از ۲۰۰۰ گلوله توپخانه بر روی نیروهای دشمن اجرای آتش توپخانه کرد که تلفات و ضایعات به تجهیزات و نفرات دشمن وارد شد. گردان ۳۰۵ توپخانه که در منطقه (سبزآب) جنوب اندیمشک مستقر بود. آتشبار سوم گردان حدود ۴۸ ساعت پساز شروع عملیات باتوجهبه عقبنشینی دشمن، برای سرکوب دشمن و پشتیبانی عملیات، از پل کرخه عبور و ضمن استقرار، در آنسوی رودخانه کرخه (اطراف زاغههای مهمات کرخه) مستقر شد. در این عملیات ۶ نفر از نیروهای گردان به درجه رفیع شهادت نائل گردیدند. فرمانده گردان در این عملیات سرگرد عوض سرپاسی، فرمانده آتشبار ارکان ستوانیکم مرتضی غلامیکیا، فرمانده آتشبار دوم ستوانیکم علی پیروزنیا و فرمانده آتشبار سوم ستوانیکم فرامرز پیشآهنگ بودند (تاریخچه عملیاتی گروه ۲۲، ص ۲۳-24).
عملیات رقابیه
منطقه رقابیه از طرف شمال به ارتفاعات ابوصلیبیخات، چنانه و تنگ برغازه، از طرف جنوب به ادامۀ ارتفاعات میشداغ و تنگه میشداغ (تنگ سعده)، از طرف غرب به تپههای جنوب تینه، تنگ رقابیه، ارتفاعات میشداغ و تنگ ذلیجان و از طرف شرق به رودخانه کرخه در منطقه عبدالخان محدود است. دشت رقابیه در منطقه مسئولیت لشکر ۱ مکانیزۀ عراق قرار داشت ( نجفیراشد، ۱۳۹۶، ص ۴۶۸).
ارتش بعث عراق تا اوایل دی ۱۳۵۹ هیچگونه تلاشی در قسمت جنوب غربی شوش از خود نشان نداد و در بین ارتفاعات میشداغ تا رودخانه کرخه فعالیتی از آن مشاهده نمیشد و گشتیهای گردان سوار زرهی لشکر ۲۱ در منطقه عبدالخان با استفاده از دوبه محلی به غرب کرخه اعزام و تا دامنه ارتفاعات رقابیه و میشداغ به عملیات گشتزنی میپرداختند. پساز تغییر مکان لشکر ۱۶ زرهی از دزفول به منطقه اهواز و شرکت در عملیات کرخهکور (عملیات نصر در ۱۵ دی ۱۳۵۹) و همچنین شکست نیروهای عراق در منطقه عمومی اهواز و آبادان، دشمن اقدام به نفوذ عناصر شناسایی خود در تنگ رقابیه کرد. به همین علت گردان ۳۰۵ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری برابر دستور جزءبهجزء شماره ۱۲ و ۱۳ لشکر ۲۱ حمزه در اسفند ۱۳۵۹ زیر امر گروه رزمی تازهتأسیس شاهین به فرماندهی سرهنگدوم جهانسوز با مأموریت کمک مستقیم آن قرارگرفت و در منطقه عمومی عبدالخان در ارتفاعات رملی پشت میشداغ مستقر شد (سالارکیا، پیشتازان غرب کرخه، ص ۱۹۷- 200).
تیپ ۲ زرهی زنجان از لشکر ۱۶ زرهی که تحت کنترل عملیاتی لشکر ۲۱ حمزه(ع) قرارگرفته بود، از ۲۵ اسفند ۱۳۵۹ مسئولیت منطقه رقابیه و میشداغ را عهدهدار شد. این تیپ، مأموریت یافت برابر دستور لشکر، بهمنظور تصرف منطقه رقابیه و دوسلک در امتداد جاده شوش به فکه و انهدام نیروهای دشمن و قطع ارتباط دشمن در شرق میشداغ و منطقه شوش حمله نماید که در اجرای این دستور، موفق گردید ضمن واردکردن تلفات و ضایعات زیاد به دشمن، پیشروی دشمن را در شرق رودخانه کرخه سد نماید. یگانهای تیپ، دشمن را گامبهگام به عقب راندند و در قسمت جنوبی تپههای ابوصلیبیخات و رقابیه متوقف کردند و در همانجا مستقر گردیدند ( پورداراب، ۱۳۸۷، ص ۳۵۶). فرماندهی گردان در این عملیات به عهده سرگرد سرپاسی بود و در مورد اعزام برای شرکت این در عملیات میگوید: «گردان مأموریت تاکتیکی عمل کلی تقویت توپخانه لشکر ۲۱ پیاده را به عهده داشت و در غرب شوش و در منطقهای به نام تپه سبز مستقر بود. از ۱۳ اسفند ۱۳۵۹ از طریق لشکر ۲۱ پیاده به گردان ۳۰۵ توپخانه مأموریتی ابلاغ شد؛ مبنیبراینکه گردان از رودخانه کرخه عبور کند و در شرق رودخانه موضع بگیرد و آتشبارها روی منطقه بستان روانه شوند تا با اجرای تیراندازی، آن منطقه را ناامن کنند. در این منطقه فقط عناصری از یک گروهان سوار زرهی از لشکر ۲۱ پیاده مستقر بود و هیچ یگان دیگری در آن حوالی مستقر نبود. گردان پساز انجام شناسایی و انتخاب مواضع در آن منطقه، اولین آتشبار را حاضر به راه کرد و به سمت عبدالخان حرکت داده شد و در ساحل شرقی رودخانه مستقر شد. در حین عملیات عبور از رودخانه، مختصات دیگری برای اجرای تیراندازی به گردان ابلاغ شد که حدود تنگ رقابیه را نشان میداد. مأموریت جدید واگذاری، نشان از حرکت عناصری از یک تیپ زرهی (احتمالاً) تیپ ۳۴ زرهی مستقل دشمن از تنگ رقابیه به سمت منطقه عمومی شوش میداد که مواضع انتخابی ما درست در مقابل مسیر این حرکت قرار داشت. باتوجهبه اضطراری بودن انجام مأموریت واگذاری، آتشبارها خیلی سریع به سمت مواضع انتخابشده، حرکت کردند و پساز اشغال موضع در گرای دادهشده، روانه شدند. یک تیم دیدهبانی نیز به سرپرستی ستوانسوم فاروسی به جلو اعزام شد تا تیراندازیها بهصورت دیدهبانیشده اجرا شود و بیشترین اثر را داشته باشد. برای این مأموریت درمجموع حدود ۵ هزار گلوله توپ ۱۳۰ میلیمتری به گردان تحویل داده شد. پساز گذشت کمتر از یک ساعت دیدهبان اعلام کرد که گرد وخاکی از دور مشاهده میشود که احتمالاً مربوط به حرکت نیروهای زرهی دشمن و نزدیک شدن آنها به مواضع آتشبارهای گردان است. وقتیکه تانکهای دشمن بهقدر کافی به مواضع آتشبارها رسیدند، بنابه درخواست دیدهبان، آتش توپخانه شروع شد. شدت تیراندازی به حدی بود که فرصت پاککردن مهمات و سنبهزدن لوله توپها ممکن نبود. یگان زرهی دشمن کاملاً غافلگیر شده بود. تصور کردند که در دام یک نیروی بزرگ طرف مقابل افتاده است؛ بنابراین تانکها شروع کردند به دورزدن و فرار از صحنه درگیری که البته دیگر خیلی دیر شده بود. جالب اینکه خدمه اسکورپینهای گروهان سوار زرهی لشکر ۲۱ حمزه(ع) هم در اثر اجرای آتش مؤثر توپخانه به وجد آمدند و روحیه گرفتند و شروع به تیراندازی روی ادوات و نفرات دشمن زبون در حال فرار کردند. در این عملیات تعداد زیادی از ادوات زرهی دشمن نابود شد. بعضی از خدمه تانکهای منهدم شده دشمن که جان سالم به در برده بودند، در منطقه پراکنده شدند که تعداد زیادی از آنان به اسارت نیروهای گردان درآمدند. جالب اینکه تیم دیدهبانی گردان هم تعداد پنج نفر از افراد دشمن را اسیر و با خود به عقب آورد که دستور تخلیه همه آنها به نقطه نگهداری اسرای لشکر ۲۱ پیاده داده شد. در این عملیات غرورانگیز که میتواند بهعنوان نقطه عطفی در کاربرد توپخانه در مقابل یک یگان عمده زرهی تلقی شود درمجموع حدود ۴۸۰۰ گلوله توسط گردان ۳۰۵ توپخانه تیراندازی شد که بخشی از آن بهصورت تیر مستقیم و از مواضع آشکار صورت گرفت» ( نجفیراشد، ۱۳۹۶، ص ۴۷۸-480).
در این عملیات، فرمانده آتشبار ارکان گردان ستوانیکم مرتضی غلامیکیا، سرپرست آتشبار دوم گردان ستوانیکم مرتضی شیخ، سرپرست آتشبار سوم گردان ستوانیکم علی پیروزینیا، دیدهبان جلو گردان ستوانیکم علیاکبر فاروسی و ستوانیکم رضا عرفانی بودند. در این عملیات ستوانسوم علیاکبر فاروسی که بهعنوان دیدهبان جلو گردان انجاموظیفه مینمود مجروح و به پشت جبهه انتقال داده شد (تاریخچه عملیاتی گروه ۲۲، ص ۲۱-22).
عملیات طریقالقدس
عملیات طریقالقدس که طرحریزی و هدایت آن را قرارگاه مشترک ارتش و سپاه پاسداران بر عهده داشتند، از ۸ آذر ۱۳۶۰ در جبهۀ میانی منطقۀ عملیاتی جنوب به اجرا درآمد و منجر به آزادسازی شهر بستان واقع در استان خوزستان شد (جعفری، ص ۶۶). منطقه عملیات طریقالقدس از شمال به زمینها و تپهماهورهای رملی و ارتفاعات میشداغ و از جنوب به کرانههای جنوبی رودخانه کرخهکور محدود میشود. زمین منطقه در امتداد مسیر رودخانه کرخه به دو قسمت تقسیم میشود که ازلحاظ شکل طبیعی کاملاً متفاوت هستند. قسمت جنوبی دشتی است باز و مسطح و بدون هرگونه برجستگی که عوارض طبیعی آن نهرهای سابله، مالکیه، نیسان و کرخهکور هستند درصورتیکه زمین واقع در شمال رودخانه کرخه تپهماهوری است و دو رشته تپه تقریباً موازی از شمال بستان تا حمیدیه وجود دارند که بین آنها دشت کمعرضی قرارگرفته است. یگانهای عمده ارتش بعث عراق در محور شمال منطقه عملیاتی طریقالقدس شامل تیپ ۲۶ زرهی از لشگر ۵ مکانیزه، تیپ ۳۱ نیروی مخصوص، تیپ ۱۲ زرهی الولید (احتیاط) و یگانهای جیشالشعبی (ارتش خلقی) بود (بختیاری، طریقالقدس، ص ۲۰-23).
در حین عملیات رقابیه به دنبال عقبنشینی دشمن، گردان به سمت آن تغییر موضع داده بود و گامبهگام با اجرای آتش توپخانه و جابهجایی آتشبارهای گردان، در منطقه اطراف روستای مجاهدین و بیتالشایع، حدود ۵ ماه در مواضع جدید مستقر شد. در این مدت با اجرای آتش بر روی نیروهای دشمن، پشتیبانی از نیروهای پیاده را به عهده داشت؛ گردان با اعزام دیدهبان به تپه ۱۲۰ و ارتفاعات اطراف رقابیه به اجرای آتشهای پشتیبانی و ایذایی ادامه میداد. گردان در اوایل مهر ۱۳۶۰ برای شرکت در عملیات آفندی طریقالقدس از منطقه مجاهدین و بیتالشایع بهطرف ارتفاعات پشت منطقه رقابیه حرکت کرد و در آنجا مستقر گردید. در عملیات طریقالقدس، گردان ۳۰۵ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری که در میشداغ مستقر بود براساس طرح عملیاتی کربلای ۱ و بنابه دستور، مأموریت عمل کلی لشکر ۱۶ زرهی و کنترل عملیاتی لشکر ۲۱ حمزه(ع) را به عهده داشت. گردان ۳۰۵ با بیش از ۳۰۰۰ گلوله توپ ۱۳۰ میلیمتری بر روی نیروهای دشمن اجرای آتش کرد. در این عملیات سرپرستی گردان سروان حسن نجفزاده، فرمانده آتشبار دوم ستواندوم الماسرو، فرمانده آتشبار سوم ذبیحاللّه سرکوهی و سرپرست آتشبار ارکان ستواندوم غلامعلی صحرایی بودند (اسدی، ۱۳۹۳، ص ۱۶۴ و تاریخچه گروه ۲۲، ص ۳۰-31).
بعداز انجام عملیات موفق طریقالقدس، گردان ۳۰۵ توپخانه در اوایل اسفند ۱۳۶۰ به منطقه بیتالشایع در حوالی منطقه رقابیه اعزام گردید. قبلاز شروع عملیات کربلای ۲(فتحالمبین) و در ۲۹ اسفند ۱۳۶۰ دشمن مبادرت به اجرای یک حمله علیه نیروهای خودی در قرارگاه فتح در منطقه رقابیه کرد که با آتش شدید توپخانه گردان ۳۰۵ که حتی با کوتاهترین برد ممکن (با خرج ۴ و برد ۷ کیلومتر) نیز میرسید، مواجه شد و مقاومت نیروهای مدافع مستقر در خط مقدم جبهه، باعث شکست دشمن و بینتیجه ماندن عملیات دشمن شد (تاریخچه گروه ۲۲، ص ۲۶).
عملیات فتحالمبین
عملیات فتحالمبین در محورهای غرب و جنوب غربی شوش و دزفول از ساعت ۰۰:۳۰ روز ۲ فروردین تا ۸ فروردین ۱۳۶۱ به مدت ۷ روز با رمز «یا زهرا(س)» باهدف آزادسازی غرب رودخانه کرخه شامل: منطقه شاوریه، دشتعباس، عینخوش، ابوصلیبیخات، سایت ۴ و ۵، رادار، دهلران و همچنین دورکردن آتش توپخانه دشمن از شهرهای شوش و اندیمشک و جاده مواصلاتی اندیمشک به اهواز، بهطور مشترک توسط ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران به اجرا گذاشته شد (جعفری، ص ۷۴). در این عملیات، لشکر ۹۲ زرهی، تیپ ۵۵ هوابرد و یگانهایی از سپاه پاسداران در قرارگاه فتح سازماندهی شدند. منطقه عمل قرارگاه فتح از ارتفاعات میشداغ شروعشد و سپس به رقابیه، دوسلک و درنهایت به تپههای برقازه و جاده چنانه –فکه در شمال خوزستان میرسید (میرزایی، ۳۲۶). منطقۀ عمومی عملیات فتحالمبین جلگهای با عوارض محدود در جنوب سد کوهستانی سلسله جبال زاگرس است. معابر وصولی منطقه عملیات شامل: معبر کنار پل رودخانه کرخه - امامزاده عباس (ع) - عینخوش که از دچه به دو شعبه تقسیم میگردید و یک قسمت آن به تنگه ابوغریب منتهی میشد، معبر کنار پل کرخه – علیگرهزد - حسن بربوطی - تپه برقازه- فکه، معبر ملحه- رادار - چنانه - تپه برقازه فکه، معبر شوش - رادار-چنانه - تپه برقازه-فکه، معبر شراول – عمارنه- رادار، معبر بیتالشایع- تنگ رقابیه- شیخ قندی- فکه، محور چهیلا - تنگ زلیجان - تنگ رقابیه که یک معبر نفوذی است، معبر لزه – امامزاده عباس (ع) بهطرف عینخوش یا تنگ ابوغریب، معبر چاه نفت کمرسرخ عینخوش؛ محور ممله-مرغداری-باغ شماره ٧ طالقانی- عینخوش -که ابتدا بسیار محدود سپس مناسب میگردد، بود (معین وزیری، ص ۱۵).
ارتش عراق در منطقه عملیات غرب کرخه با لشکرهای ۱ مکانیزه، ۳ و ۱۰ زرهی که با ۱۹ قرارگاه تیپی تقویتشده بودند، مستقر بود (موسوی قویدل، ص ۸۵). در این عملیات گردان ٣٠۵ توپخانه ١٣٠ میلیمتری در قرارگاه فتح، تقویت آتشگردان ٣۵٢ تیپ ۵۵ هوابرد و بنابه دستور عمل کلی تقویت آتش توپخانه لشکر ٩٢ زرهی به هنگام وارد عملشدن را به عهده داشت (شاهان، ص ۱۰۴- 109). گردان ۳۰۵ در این عملیات مبادرت به تیراندازی بیش از ۵۰۰۰ گلوله کرد. فرماندهان گردان ۳۰۵ در عملیات آفندی فتحالمبین عبارت بودند از: فرمانده گردان سرگرد عوض سرپاسی، فرمانده آتشبار ارکان ستوانیکم مرتضی غلامیکیا، فرمانده آتشبار دوم ستوانیکم علی پیروزنیا، فرمانده آتشبار سوم، ستوانیکم مرتضی شیخ و دیدهبان جلو ستواندوم ذبیحاللّه سرکوهی (تاریخچه گروه ۲۲، ص ۲۶-27).
عملیات بیتالمقدس
عملیات بیتالمقدس در ساعت ۰۱:۰۰ بامداد ۱۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ تا ۳ خرداد ۱۳۶۱ به مدت ۲۵ روز با رمز «یا علی ابن ابیطالب(ع)» با هدایت قرارگاه مرکزی کربلا، سه قرارگاه اصلی و یک قرارگاه پشتیبان بهمنظور آزادسازی شهرهای خرمشهر، هویزه و جاده اهواز- خرمشهر و خارجساختن شهرهای اهواز، حمیدیه، سوسنگرد و جاده اهواز- آبادان از برد توپخانه دشمن و تأمین مرز بینالمللی بهطور مشترک بین ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران به اجرا در آمد (میرزایی، ص ۳۴۷-348). در عملیات بیتالمقدس، قرارگاه فتح از لشکر ۹۲ زرهی، تیپ ۵۵ هوابرد و تیپ ۳۷ زرهی بهطور مشترک با یگانهایی از سپاه شامل: تیپ ۸ نجف، ۱۴ امام حسین(ع) و تیپ ۲۵ کربلا در چهار قرارگاه فرعی سازماندهی شدند و مأموریت آن در محور میانی از سمت دارخوین، عبور از رودخانه کارون بود و پساز گرفتن سر پل، پیشروی خود را تا جاده اهواز-خرمشهر ادامه داد و خود را آماده پاتکهای سنگین مرز از مسیر ایستگاه حسینیه میکرد (همان، ص ۳۵۱).
در این عملیات، گردان ٣٠۵ توپخانه ١٣٠ میلیمتری در قرارگاه فتح، تقویت آتش توپخانه قرارگاه فتح ۱( تیپ ۱ لشکر ۹۲ زرهی و یگانهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) را به عهده داشت (اسدی، ۱۳۹۳ ش، ص۱۹۳). گردان ۳۰۵ پساز عملیات فتحالمبین در ۲۵ فروردین ۱۳۶۱ از منطقه رقابیه (میشداغ) بهطرف جنوب حرکت کرد و در سمت شرق رودخانه کارون (اطراف انرژی اتمی دارخوین) مستقر گردید (تاریخچه گروه ۲۲، ص ۲۸). گردان ۳۰۵ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری در عملیات بیتالمقدس، در قرارگاه فتح سازماندهی گردید و مأموریت تقویت آتش قرارگاه فتح ۱ به آن واگذار شد. گردان ۳۰۵ در این عملیات پشتیبانی از لشکر ۹۲ زرهی و تیپ ۵۵ هوابرد را به عهده داشت و با استعداد دو آتشبار با ۱۲ قبضه توپ ۱۳۰ میلیمتری زیر امر قرارگاه عملیاتی فتح قرار داشت. گردان بلافاصله پساز شروع عملیات و اجرای آتش تهیه پرحجم، امکان عبور نیروهای پیاده را از رودخانه کارون به سمت غرب رودخانه فراهم کرد. پساز طلوع آفتاب، گردان بنابه دستور از رودخانه کارون عبور کرد و در غرب رودخانه کارون مستقر شد. گردان در مرحله دوم عملیات بیتالمقدس باهدف آزادسازی خرمشهر و شلمچه شرکت کرد. در این مرحله از عملیات، آتشبار سوم گردان هدف حملههای هوایی دشمن قرارگرفت و توسط هواپیمای دشمن بمباران شد. در این بمباران ۱۳ نفر از نیروهای آتشبار سوم مجروح و ۳ نفر از نیروهای کادر و وظیفه گردان نیز به درجه رفیع شهادت نائل آمدند. با تلاش مسئولین گردان در مدتزمان کوتاهی (کمتر از ۴۸ ساعت) نیروی لازم برای ادامه مأموریت در آتشبار سوم جایگزین شد. آتشبار مجدد شروع به تیراندازی کرد و به علت پیشروی نیروهای مانوری و نرسیدن برد توپخانه گردان ۳۰۵، بنابه دستور مجدد تغییر موضع داد و در حوالی شرق جاده اهواز- خرمشهر (روبهروی گرمدشت) مستقر شد و شروع به پشتیبانی از عملیات فوق کرد. در این مواضع گردان زیر آتش شدید توپخانه دشمن قرار داشت. در این مواضع یکی دیگر از سربازان آتشبار سوم در اثر اصابت گلوله دشمن مجروح شد و به پشت جبهه انتقال داده شد که درنهایت موجب قطع پای نامبرده گردید. در ادامه مراحل عملیات، گردان بنابه دستور مجدد تغییر موضع داد و ضمن پشتیبانی از یگانهای مانوری، به اجرای آتش خود ادامه داد. در این عملیات، گردان ۳۰۵ بیش از ۶۵۰۰ گلوله توپ ۱۳۰ میلیمتری بر نیروها و ادوات دشمن تیراندازی کرد (اسدی، ۱۳۹۳ ش، ص ۱۹۳ و تاریخچه گروه ۲۲، ص ۲۹).
عملیات رمضان
عملیات رمضان در ۲۲ تیر ۱۳۶۱ بر مبنای طرح عملیاتی کربلای ۴ در منطقه زید در غرب جاده اهواز- خرمشهر با طراحی و فرماندهی مشترک ارتش و سپاه پاسداران در چهار محور و در پنج مرحله به اجرا گذاشته شد (جعفری، ص ۷۸). منطقه عملیات رمضان از شرق به جاده اصلی اهواز – خرمشهر، از غرب به رودخانه شطالعرب (در خاک عراق) از شمال به حاشیه جنوبی باتلاق هورالعظیم و از جنوب به اروندرود (امتداد غربی شرقی شطالعرب) محدود میگردید. مهمترین نقطه استراتژیکی و حیاتیترین نقطه در این قسمت از منطقه نبرد برای عراق، شهر بصره است که بهعنوان هدف نهایی این مرحله از عملیات در جنگ تحمیلی برای نیروهای ایران بود. نیروهای دشمن در منطقه عملیاتی رمضان شامل: سپاه ۳ ارتش عراق با لشکرهای ۵ مکانیزه، ۳ و ۶ زرهی، ۱۱ و ۱۵ پیاده و تعدادی تیپ مستقل یا لشکرهای دیگر در منطقه شرق بصره گسترش پدافندی داشتند (حسینی، ۱۳۹۲ ش، عملیات رمضان، ص ۴۶-52).
در این عملیات برابر طرح عملیاتی، یگانهای لشکر ۹۲ زرهی و تیپ ۱۴ امام حسین(ع)، تیپ ۸ نجف، تیپ ۲۵ کربلا و تیپ ۱۷ علی ابی طالب(ع) در قرارگاه فتح و در سه قرارگاه فرعی سازماندهی شدند. (میرزایی، ص ۳۹۴ و استخراجشده از اسناد و مدارک پژوهشکده علوم و معارف دفاع مقدس نزاجا). پساز عملیات بیتالمقدس، گردان از ۱۶ تیر ۱۳۶۱ از منطقه گرمدشت تغییر موضع داد و با یک راهپیمایی حدود ۲۰ کیلومتری در حوالی ایستگاه حسینیه در ۴۰ کیلومتری خرمشهر مستقر گردید. گردان در عملیات رمضان در ۲۲ تیر ۱۳۶۱ مأموریت تقویت آتش قرارگاه فتح را به عهده داشت و در ادامه عملیات در کنترل عملیاتی قرارگاه کربلا قرارگرفت. گردان ۳۰۵ در این عملیات، با استعداد ۲ آتشبار (12 قبضه توپ ۱۳۰ میلیمتری) در عملیات فوق شرکت کرد و در حین عملیات باتوجهبه وضعیت عملیات در منطقه، چندین بار جابهجایی موضع تیر انجام داد و حدود بیش از ۲۰۰ گلوله تیراندازی کرد. در این عملیات، سرپرست گردان سروان حسن نجفزاده، فرمانده آتشبار دوم ستواندوم الماسرو، فرمانده آتشبار سوم: ذبیحاللّه سرکوهی و سرپرست آتشبار ارکان ستواندوم غلامعلی صحرایی بودند (اسدی، ۱۳۹۳ ش، ص ۲۰۷-212 و تاریخچه گروه ۲۲، ص ۳۲-33).
عملیات بدر
عملیات بدر در منطقه هورالهویزه در غرب طلائیه در استان خوزستان باهدف پیشروی بهسوی جاده العماره- بصره و تهدید بصره از سمت شمال از ساعت ۲۳:۰۰ روز ۲۲ اسفند با رمز «یا فاطمةالزهرا(س)» به اجرا گذاشته شد (حبیبی، ص ۱۰۲). در این عملیات سه قرارگاه شامل: قرارگاه نجف از لشکرهای سپاه شامل لشکر ۲۵ کربلا، ۱۴ امام حسین(ع)، 5 نصر، ۷ ولیعصر(عج)، تیپ ۱۸ الغدیر، ۲۱ امام رضا(ع) و دو گردان توپخانه و لشکر ۷۷ پیاده از ارتش؛ قرارگاه کربلا شامل: لشکر ۱۷ علی ابیطالب(ع)، 31 عاشورا، ۸ نجف، ۲۷ محمد رسولاللّه(ص) و تیپ ۴۴ قمر بنیهاشم(ع) از سپاه و لشکر ۲۱ حمزه(ع)، لشکر ۲۸ پیاده از ارتش و قرارگاه نوح(ع) شامل: لشکر ۴۱ ثارالله(ع)، تیپ احمد ابن موسی(ع) و همچنین دو قرارگاه ظفر ۱ و ۲ تحت نظر قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا(ص) سازماندهی شدند (میرزایی، ص ۴۹۴). در عملیات بدر به گردان با دو آتشبار ۱۳۰ میلیمتری براساس طرح عملیاتی حیدر قرارگاه عملیاتی کربلا (مشترک ارتش و سپاه)، مأموریت تقویت آتش توپخانه قرارگاه کربلای ۱ در مرحله یکم و تقویت آتش قرارگاه ظفر ۱ در مرحله دوم و سوم، واگذار شد (استخراجشده از اسناد و مدارک پژوهشکده علوم و معارف دفاع مقدس نزاجا). عملیات آفندی بدر در ۲۰ اسفند ۱۳۶۳ به سمت خاک عراق در جنوب بصره برای تصرف جاده العماره- بصره اجرا شد؛ ولی بهدلیل پاتکهای سنگین زرهی عراق و مشکل در پشتیبانی آتش در منطقه هور و طولانیبودن آماد راهها مجبور به عقبنشینی شدند (جعفری، ص ۱۰۴).
پساز عملیات بدر، گردان ۳۰۵ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری در مناطق جزایر مجنون، طلائیه و شمال ایستگاه حسینیه مستقر شد. مأموریت گردان تا ۱۵ فروردین ۱۳۶۵ در این مناطق ادامه داشت؛ سپس از منطقه جزایر مجنون به منطقه آبادان اعزام شد و در جزیره آبادان مستقر و به پشتیبانی آتش توپخانه از ادامه عملیات والفجر ۸ مشغول گردید. در این منطقه یک نفر از نیروی کادر گردان به نام گروهباندوم مهدی لشکری به علت اصابت گلوله دشمن به شهادت رسید( تاریخچه گروه ۲۲، ص۳۷).
عملیات کربلای ۵
عملیات کربلای ۵ از ساعت ۰۱:۳۰ دقیقه بامداد ۱۹ دی ۱۳۶۵ با رمز «یا زهرا(س)» آغاز شد. این عملیات تا پایان ۱۳۶۵ ش ادامه یافت و یکی از بزرگترین نبردهای دوران جنگ تحمیلی محسوب میشود. منطقه عمومی شلمچه به خاطر اهمیت سیاسی و نظامی آن همواره جایگاهی ویژه در اندیشه طراحان جنگ داشت. پساز فتح خرمشهر، تسلط بر شلمچه بهعنوان یکی از معابر وصولی شهر بصره، جزو اهداف قوای نظامی ایران قرارگرفت و عملیات کربلای ۵ بهترین موقعیت برای عملی ساختن این ایده بود (حبیبی، ص ۱۵۱). گردان ۳۰۵ توپخانه برای پشتیبانی آتش در تداوم عملیات کربلای ۵، برابر دستور جزءبهجزء شماره ۱۱ قرارگاه عملیاتی جنوب نزاجا، از ۲۰ بهمن ۱۳۶۵ تحت کنترل عملیاتی سپاه پاسداران قرارگرفت . در این عملیات دو نفر از نیروی گردان به نامهای ستوان فلاحزاده و سرباز عبدالرضا درویشی حقیقی به درجه رفیع شهادت نائلآمدند و دو نفر از سربازان گردان زخمی و قطع نخاع گردیدند. پساز عملیات فوق، گردان در آخر ۱۳۶۵ ش در حوالی شمال شلمچه مستقر و تا پایان جنگ در همین مواضع به پشتیبانی آتش توپخانه از یگانهای عملیاتی در دفاع از مرزوبوم میهن اسلامی پرداخت (استخراجشده از اسناد و مدارک پژوهشکده علوم و معارف دفاع مقدس نزاجا و تاریخچه گروه ۲۲، ص ۳۷-38).
عملیاتهای ویژه گردان در جنگ
گردان علاوهبر شرکت در مأموریتهای آفندی یادشده فوق و همچنین پشتیبانی آتش از عملیات پدافندی در منطقه جنوب، در عملیاتهای ویژه نیز مشارکت داشت بهطوریکه آتشبار دوم گردان از ۱۵ فروردین ۱۳۶۳ در منطقه جنوب روستای چویبده آبادان مستقر گردید و مأموریت ویژه اسکورت و محافظت از کاروان دریایی از بندر امام خمینی(ره) –خورموسی- بوشهر را بر عهده داشت. عملیات فوق زیر نظر قرارگاه عملیاتی گروه ۲۲ انجام گرفت ( نجفیراشد و همکاران، ۱۳۹۷ ش، ص ۵۸۱-584 و تاریخچه گروه ۲۲، ص ۳۵).
شهدا و جانبازان گردان ۳۰۵ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری کششی در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
گردان ۳۰۵ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری توپخانه در طول هشت سال جنگ تحمیلی عراق، ۲۹ نفر شهید نیروی پایور و وظیفه تقدیم میهن اسلامی کرده است (تاریخچه گروه ۲۲، ص ۳۰۵-306).
گردان ۳۰۵ توپخانه در مراقبت مرزی پساز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و رجعت به پادگان
گردان ۳۰۵ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری کششی پساز پذیرش قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل متحد و استقرار نیروها در مرزهای بینالمللی، پساز جنگ در پشتیبانی آتش توپخانه از یگانهای عملیاتی در عملیات پدافندی مراقبت مرزی از جنوب، مشارکت فعالانه داشت؛ بهطوریکه گردان از ۳۱ تیر ۱۳۶۷ به منطقه ابوغریب تغییر موضع داد و در آنجا مستقر گردید و به مأموریت مراقبت مرزی ادامه داد. گردان در مهر ۱۳۶۹ موفق به انجام اولین رزمایش نوع ۳ در منطقه گردید و بالاخره در ۱۵ فروردین ۱۳۷۰ از منطقه عملیاتی جنوب بهطرف منطقه سرزمینی خود و پادگان شهرضا حرکت کرد و در پادگان ۲۲ توپخانه شهرضا مستقر میشود (تاریخچه گروه ۲۲، ص ۳۷-38).
محل استقرار پادگان سرزمینی گردان ۳۰۵ توپخانه
گردان تا ۱۳۵۱ ش در شهرستان کازرون مستقر بود و بعداز پیروزی انقلاب اسلامی ایران از ۱۳۵۸ ش به پادگان گروه ۲۲ توپخانه واقع در شهرضای استان اصفهان در مسیر جاده شهرضا –سمیرم منتقل و مستقر شد (تاریخچه گروه ۲۲، ص ۱۵۰).
تغییرات گردان ۳۰۵ توپخانه ۱۳۰ میلیمتری پساز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران
گردان در ۱۳۶۶ ش در حین جنگ تحمیلی با تعویض توپهای ۱۳۰ میلیمتری روسی به توپهای ۱۳۰ میلیمتری چینی مجهز شد. گردان پساز جنگ تحمیلی، در اوایل ۱۳۷۱ ش مجدد با تعویض توپهای ۱۳۰ میلیمتری چینی به هویتزر ۲۰۳ میلیمتری مجهز گردید و تغییر کالیبر داد (همان، ص ۳۵).
مآخذ: اسناد و مدارک پژوهشکده علوم و معارف دفاع مقدس نزاجا، مدیریت حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، تهران، پرونده توپخانه؛ ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۷ ش؛ اسدی، هیبتاللّه، آتش توپخانه، تهران، دانشگاه فرماندهی و ستاد آجا، ۱۳۹۳ ش؛ بختیاری، مسعود، عملیات طریقالقدس و آزادسازی شهر مرزی بستان، تهران، ایران سبز، ۱۳۸۰ ش؛ پورداراب، سعید، بر فراز رقابیه، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷ ش؛ تاریخچه گروه ۲۲ توپخانه شهید سرلشکر محمد ضیایی از بدو تأسیس تا امروز، شهرضا، شعبه عملیات روانی گروه ۲۲ توپخانه، ۱۳۹۴ ش؛ جدول سازمان و تجهیزات گردان ۲۰۳ توپخانه کششی نزاجا، شهرضا، رکن سوم گروه ۲۲ توپخانه، ۱۳۹۳ ش؛ جدول سازمان تجهیزات گردان ۱۳۰ میلیمتری توپخانه، شهرضا، رکن سوم گروه ۲۲ توپخانه، ۱۳۹۳ ش؛ حبیبی، ابوالقاسم، کارنامه عملیات سپاهیان اسلام در هشت سال دفاع مقدس، تهران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۱۳۸۳ ش؛ جعفری، مجتبی، اطلس نبردهای ماندگار، چ ۴۰، تهران، سوره سبز، ۱۳۸۹ ش؛ حسینی، سید یعقوب، تیپ ۲ لشکر ۹۲ زرهی در آغاز جنگ تحمیلی: عینخوش، پای پل کرخه، تهران، ایران سبز، ۱۳۹۲ ش؛ حسینی، سید یعقوب، عملیات رمضان: تیر ۱۳۶۱، تهران ایران سبز، ۱۳۹۲ ش؛ سالارکیا، علیمحمد، پیشتازان غرب: کرخه لشکر ۲۱ حمزه سیدالشهدا(ع) از شهریور ۱۳۵۹ تا مهر ۱۳۶۰، تهران، ایران سبز، ۱۳۸۰ ش؛ سلیمانجاه، بهروز، هفتادسال خاطرات سرتیپ ستاد بهروز سلیمانجاه، تهران، ایران سبز، ۱۳۹۳ ش؛ شاهان، محسن، عملیات فتحالمبین «قرارگاه فتح»، تهران، ایران سبز، ۱۳۸۷ ش؛ صفریکیا، بهروز، بررسی و تحلیل نقش یگانهای توپخانه در مناطق عملیاتی از پیروزی انقلاب اسلامی تا ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، دافوس، ۱۳۸۹ ش؛ فهرست اسامی فرماندهان لشکر، تیپ مستقل و گروههای توپخانه در زمان جنگ، ساحادم آجا، فرماندهان گروه ۲۲ توپخانه، ۱۳۹۹ ش؛ معین وزیری، نصرتاللّه، نیروی زمینی در عملیات فتحالمبین، تهران، ایران سبز، ۱۳۹۲ ش؛ میرزایی، رضا، حماسههای نامداران گمنام، چاپ پانزدهم، تهران، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، ۱۳۹۴ ش؛ موسوی قویدل، علیاکبر، عملیات فتحالمبین: قرارگاه کربلا، تهران، ایران سبز، ۱۳۸۶ ش؛ نجفیراشد، محمد و همکاران، توپخانه در سد و تثبیت متجاوز، تهران، ایران سبز، ۱۳۹۶ ش؛ نجفیراشد، محمد و همکاران، توپخانه در عملیاتهای آفندی و مأموریتهای ویژه، تهران، ایران سبز، ۱۳۹۷ ش، نوروزی، محمدتقی، فرهنگ دفاعی-امنیتی، تهران، سنا، ۱۳۸۵ ش.
/علی احمدی/